

در رشته برنامه ريزي درسي ميان متخصصان آن در خصوص نظریه های برنامه درسي نوعي منازعه و كشمكش وجود دارد. برخي منتقدان بر اين باورند كه تلاشهاي برنامه درسي و متخصصان اين رشته بيشتر معطوف به عمل و يا مسائلي است كه در مدارس و مراكز آموزشي اتفاق مي افتد. بنابراين برنامه ريزي درسي رشته اي عمل زده است و راه منطقي در اين گيرو دار، توجه بيش از پيش به مقوله هاي نظریه پردازی در برنامه درسي و ابعاد آن است. در مقابل اين عده، برخي ديگر بر اين باورند كه بسياري از مباحث تعليم و تربيت بيش از حد نظری شده است. حقيقت امر آن است كه برنامه درسي، پديده اي است زنده.
زنده بودن برنامه درسي بدان معناست كه همانند برخي از قلمروها نمي توان آن را به عنوان رخداد تلقي نمود. بهنگام بودن پديده برنامه درسي و تاثير پذيري آن از تحولات گوناگون سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جامعه باعث مي شود كه داراي تاثير و تاثر متقابل با محيط خود باشد. برنامه درسي مانند بسياري از پديده هاي ديگر كه با بافت انتظارات، آرزوها و باورهاي جامعه گره خورده است، دائماً در حال تغيير و تحول است.
برنامه هاي انسا ن گرايانه سعي دارند كه برنامة درسي را با معنا و مفهوم شخصي مرتبط سازند. از اين ديدگاه،دانش آموزان عناصري توانا و قابل اعتماد هستند كه اگر شرايط لازم و مناسب براي يادگير يشان فراهم باشد،مي توانند استعدادها و قابليتهاي خود را به طور كامل پرورش دهند. در ديدگاه انسا نگرايانه، معلم نقشي بسيار مهم و اساسي دارد، بايد در كلاس، جو عاطفي مناسب و قابل اطميناني به وجود آورد تا دانش آموزان احساس امنيت داشته باشند و عواطف، احساسات، هيجانات و نگر شهاي خود را به راحتي بيان كنند. همچنين، معلم بايد به تحقيق و جست وجو، الگوي ارتباطي مناسبي را شناسايي و آ نرا به دانش آموزان ارائه كند تا آ نها از تحولات، تفكرات و انديشه هاي جديد استقبال كنند.
روانشناسي انسان گرايانه كه به آن روانشناسي نيروي سوم نام داده اند، در دهه 1950 و اوايل 1960 توسط مازلو و راجرز بوجود آمده است. در اين ديدگاه كه فراگير محور است به شكوفايي انسان اهميت داده شده و اصالت را در برنامه درسي به كودك مي دهد و بيشتر به رشد جنبه هاي عاطفي بچه ها توجه دارد و انگيزش دروني را در دانش آموزان برمي انگيزند.(فتحي و اجارگاه، 1380)
در سالهاي اخير نهضت انسان گرايي در جوامع صنعتي و پيشرفته رشد يافته است و اثرات آن در افكار و گفتار نسلهاي جوان بخوبي مي توان ديد.