بسم الله الرحمن الرحیم
«...لاتَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَ لا لِلْقَمَرِ وَاسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَهُن إِنْ كُنْتُمْ إِیاهُ تَعْبُدُون»
«...براى خورشید و ماه سجده نكنید، براى خدایى كه آفریننده¬ی آنهاست سجده كنید، اگر مىخواهید او را بپرستید!»
«وَجَدْتُها وَ قَوْمَها یسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِنْ دُونِ اللَّه وَ زَینَ لَهُمُ الشَّیطانُ أَعْمالَهُم...»
«او و قومش را دیدم كه براى غیر خدا -خورشید- سجده مىكنند و شیطان اعمالشان را در نظرشان جلوه داده...»
------------------------------------------------------
داستانی که می خواهم برای شما بازگو کنم،داستان خورشید است.
تا جایی که من می دانم از بیش از 12000 سال پیش تا کنون در طول تاریخ بشر انسانها به پرستش و ستایش "خورشید" مشغول بوده اند.
کتیبه ها و آثار باستانی و نقاشی ها و نوشته های بسیار فراوانی وجود دارد که نشان می دهد،پرستش خورشید یکی از قدیمی ترین جنبه های دین و پرستش انسانی بوده است.تمامی فرهنگهای باستانی از مصر و سومریان و بابلی ها و ایرانیان و هندیان و چینی ها و یونانیان و رومی ها،آزتک ها و مایا ها و ... روزگاری به پرستش خورشید مشغول بوده اند.