

حضانت در لغت به معناي تربيت طفل و حفظ و نگهداري آن است و معناي اصطلاحي آن نيز از معناي لغوي جدا نگشته است. برخي از فقهاي اماميه در تعريف آن چنين گفتهاند: «حضانت عبارت است از ولايت و سلطنت بر تريبت طفل و متعلقات آن از قبيل نگهداري كودك، گذاشتن آن در بستر، سرمه كشيدن، پاكيزه نگه داشتن، شستن جامههاي او و مانند آن». فقها در تعريف حضانت از كلمه تربيت استفاده كردهاند كه ناظر به دو جنبه روحي و جسمي، مادي و معنوي است؛ يعني حضانت اختصاص به پرورش جسمي ندارد؛ از اين رو در حقوق اسلام شخصي كه حضانت طفل به او سپرده ميشود بايد آزاد، مسلمان (در صورتي كه خود طفل مسلمان باشد) و امين باشد. از همين رو برخي از فقهاي اماميه گفتهاند: «مادري كه عهدهدار حضانت است، نميتواند طفل را از شهر به روستا ببرد، زيرا تعليم و تربيت كودك در شهر بهتر از روستا تأمين ميگردد».([1] و[2])
حضانت،ازحضن گرفته شده و برابر فارسی آن، «پهلو» است، قسمت زیر بغل تا برآمدگی لگن. به معنای نگهداری چیزی می¬باشد، همچون پرنده¬ای کهاز تخم¬های خود در زیر بال نگهداری می¬کند: «حضن الطائر بیضه». هنگامی که زنی، بچه¬اش را در آغوش می¬گیرد، گفته می¬شود: «حضنت ولدها»
از نظر اصطلاحی حضانت به معنای، حق نگهداری و سرپرستی طفل که به شخصی واگذار می-شود، می¬باشد.
اشخاصی که حضانت را می¬توانند به عهده بگیرند، به شرح ذیل آورده شده است:
-حضانت حق انحصاری پدر و مادر است؛ تا زمانی که پدر و مادر کودک زنده هستند و صلاحیت نگهداری از فرزند خود را دارند، حضانت با آنان است و هیچ¬یک از خویشان پدری یا مادری نمی¬توانند دراین مورد ادعایی کنند.
-وضع خاص جد پدری؛ تا زمانی که پدر ومادر زنده هستند، حضانت با آنان است و هیچ¬یک از خویشان، از جمله جد پدری، حقی بر نگاهداری و تربیت کودک ندارد. ولی، پس از مرگ پدر و مادر، هرگاه جد پدری زنده باشد، ولایت به حکم قانون بر عهده¬ی او است.
-حضانت پس از جدایی زن و شوهر؛ قانون مدنی تا 7 سالگی کودک، به مادر حق تقدم داده و از آن پس اولویت را به پدر می¬دهد.
-حضانت پس از فوت پدر یا مادر؛ در مورد فوت والدین، حضانت به جد پدری و در صورت نبودن او به وصی واگذار می¬شود. هرگاه از این گروه کسی نباشد، حضانت با قیمی است که به پیشنهاد دادستان از طرف دادگاه منصوب می¬شود.