اصطلاح چندرسانهای به ترکیب رسانههای منفرد نظیر فیلم، ویدئو، موسیقی، کلام، عکس، پایگاههای اطلاعاتی، و جز آن اطلاق میشود که از طریق فنآوری رایانه بهصورت محصولی واحد بر محملی رقومی ذخیره شده باشد.
ر تعریف دیگری، نظام چندرسانهای را "استفاده از رایانه بهمنظور ترکیب و ارائه متن، تصویر، صوت، و ویدئو از طریق ابزارها و پیوندهایی دانستهاند[1] که به استفادهکننده امکان راهبری[2] ، تعامل[3]،خلاقیت، و ارتباط میدهد. این تعریف شامل چهار جزء اصلی است که برای ارائه نظام چندرسانهای ضروری به نظر میرسد:
1. رایانه برای برقراری هماهنگی میان آنچه میبینیم، میشنویم، و با آن به تعامل میپردازیم
2. پیوندهایی که ارتباط میان اطلاعات مختلف را برقرار میسازند
3. ابزارهای راهبری که امکان انتقال و گذر از شبکههای اطلاعاتی مرتبط با هم را فراهم میسازند
4. راههایی که از طریق آنها بتوان به جمعآوری، پردازش، و تبادل اطلاعات و اندیشهها پرداخت
ارائه تعریفی دقیق از نظام چندرسانهای هنگامی اهمیت پیدا میکند که قرار باشد برنامهها و کالاهای مختلف از لحاظ جنبههای چندرسانهای مورد شناسایی و ارزیابی قرار گیرد.بهطور مثال، هرگاه از رایانه برای ایجاد قابلیتهای تعاملی استفاده شود، تنها میتوان رسانههای مختلف را با یکدیگر ترکیب کرد. بهطور نمونه، با آنکه تلویزیون میتواند بهطور همزمان صوت و تصویر متحرک را ارائه دهد، چون بیننده هیچ امکان اعمال نظر و کنترل برنامهها را ندارد، نمیتوان آن را نظام چندرسانهای به شمار آورد. حتی تنها قرار دادن فیلم یا تصویر متحرک بر روی محملهای رقومی نظیر صفحه فشرده نیز برای ارائه نظام چندرسانهای کافی نیست؛ زیرا علاوه بر رایانه، امکانات دیگری نیز مانند ابزارهایی برای راهبری، تعامل، و ایجاد پیوندهای پویا برای دسترسی کارآمد به اطلاعات در هر نظام چندرسانهای مورد نیاز است. از این رو، در برخی منابع تعاریف مشابهی از نظام چندرسانهای و فرارسانهای ارائه شده است و آنها را، از لحاظ ساختار شبکههای مفهومی میان اطلاعات مختلف، مشابه یکدیگر دانستهاند. در نظام فرارسانهای، ارتباط منطقی میان عناصر اطلاعاتی مختلف نظیر متن، صوت، تصویر، و جز آن از طریق پیوندهای پویا صورت میپذیرد و همین امر امکان تعامل و راهبری را برای استفادهکننده میسر میسازد.
در واقع، ممکن است ارائه تعریفی از نظام چندرسانهای ساده به نظر برسد، اما ایجاد آن بسیار پیچیده است و به قابلیتهایی بیش از مهارتهای خلاق متخصصان فنآوری رایانه نیاز دارد. برای ارائه نظام چندرسانهای توجه به جنبههای تجاری و حتی قانون حق مؤلف برای استفاده از منابع اطلاعاتی صوتی، تصویری، و نوشتاری ضروری است. به تعبیر دیگر، شاید بتوان گفت که مدیریت صحیح نظامهای چندرسانهای و گروههای اجرایی به گستردگی و اهمیت جنبههای فنی آنها بستگی دارد.
پیدایش مفهوم چندرسانهای را میتوان در دهه 1940 جستوجو کرد. در سال 1945، وانوار بوش[4]، مشاور علمی روزولت، طرحی برای تولید دستگاهی تحت عنوان مِمِکس[5]ارائه کرد تا بتواند متن، نقشه، عکس، و یادداشتهای شخصی را با یکدیگر ترکیب کند و نمایش دهد. چنین دستگاهی هرگز ساخته نشد، اما امروزه بهعنوان نخستین اندیشه مطرحشده درباره مفهوم نظام چندرسانهای محسوب میگردد. چون در زمان بوش فنآوری مورد نیاز برای ترکیب و ارائه اطلاعات مختلف وجود نداشت، وی بر آن شد که از طریق دستگاه ریزنگار، بهعنوان رسانه ذخیرهساز، دستگاه ممکس را مورد بهرهبرداری قرار دهد. پس از آن در 26 فوریه 1962 واژه "چندرسانهای" برای نخستین بار در مجله "تایم" به کار رفت. سرانجام با ظهور فنآوری رایانه تحول عظیمی در مفهوم نظام چندرسانهای رخ داد؛ بهطوری که بشر توانست برای نخستین بار، علاوه بر متن، رسانههای دیگر نظیر صوت، تصویر، و سپس فیلم متحرک را به رمزهای الکترونیکی قابل درک برای ماشین درآورد که امروزه از آن با نام رقم یا دیجیت[6] یاد میشود.رایانههای ابتدایی که در واقع فضای فیزیکی زیادی را اشغال میکرد در دهه 1950 ظاهر شد و صرفآ برای انجام محاسبات پیچیده و نمایش متن مورد استفاده قرار میگرفت. پس از آن، استفاده از تصویرهای رقومی ساده و صوت در بعضی از بازیهای رایانهای مرسوم شد. در سال ،1981 شرکت آی.بی.اِم. نخستین رایانههای شخصی خود را عرضه کرد و خرید و استفاده از آنها گسترش یافت.