

کلمه « بودجه» از زبان فرانسه ریشه گرفته و سپس در زبانهای انگلیسی و فارسی وارد شده است معنای لغوی آن کیف یا کیسه چرمی کوچک می باشد که صورت دریافتها و پرداختهای کشور را در آن قرار می دهند. مفهوم آن در بین مردم دخل و خرج یا درآمد ها و هزینه های دولت است. که می توان این ساده ترین برداشت از مفهوم بودجه دانست. لیکن از آن زمان تا امروز بودجه از نظر مفهوم، معنی، هدف، شکل، محتوی و حدود وشمول آن تغییرات محسوسی یافته است تا جایی که هم اکنون مهمترین ابزار برای ادارۀ اقتصاد ملی کشور و ابزار مدیریت محسوب می گردد.
بودجه از دیدگاه مسایل اقتصادی دربارۀ مطالبی مانند تولید ناخالص ملی، تراز پرداختها، موازنۀارزی، اشتغال تورم، تولید، مصرف، پس انداز، سرمایه گذاری، حجم پول در جریان، ظرفیت های مالیاتی، ظرفیت های استقراض، سیاستهای کسر بودجه و امثالهم بحث می کند که با بودجه دولت رابطه نزدیکی دارد و در کتب مالیه عمومی و کتب اقتصادی از آن سخن به میان می آید.
بودجه از دیدگاه مسائل اجتماعی به پرداختها ی انتقالی دولت به منظور هماهنگی توانایی مالی طبقات جامعه اطلاق می گردد.
بودجه از دیدگاه مسایل مدیریت از برنامه ریزی، سازمان دادن، هدایت و رهبری، کنترل و نظارت بحث می کند و سخن از مدیریت اجرایی به میان می آید که در کتب مدیریت عمومی درباره آن گفتگو می شود و رابطه نزدیک با بودجه دولت دارد به نحوی که هزینه و فایده قابل اندازه گیری و تحلیل باشد.
بودجه از دیدگاه مسایل سیاسی نیز قابل طرح است، در این هنگام حسب مورد مسائل اقتصادی و اجتماعی و مدیریت اجرایی با اهمیت کمتری عنوان می شود و به نقطه نظر های سیاسی بهای بیشتری داده می شود که حدود آن را اقتصادی جامعه تعیین می کند.
بودجه از دیدگاه مسایل حقوقی و قانونی نیز بحث می کند به این طریق که حرکتهای بودجه ای می یابد در چهار چوب مقررات و قوانین مصوب صورت گیرد لذاشناختی از قانون اساسی، قانون محاسبات عمومی کشور، قانون برنامه و بودجه، قانون مالیاتهای مستقیم، قانون وصول برخی از درآمد های دولت و مصرف آن در موارد معین، قانون استخدام کشوری و قانون نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولت و سایر قوانین موضوعه ضرورت دارد. که روش های برخورد یا مسائل بودجه را ضمن آن که از چهارچوب های مسایل اقتصادی و مدیریت تبعیت می نماید، وفق قوانین و مقررات جاری کشور به مرحله اجرا در آمورد و در واقع رسالت آموزش ضمن خدمت در این حیطه قرار دارد که بین دانش آکادمیک و قوانین ومقررات و روش های اجرایی آشتی مسالمت آمیزی بوجود آورد.