منابع طبيعي تجديد شونده امروزه درابعاد مختلف زندگي بشر نقش بسزايي را ايفا م يكند عدم آگاهي مردم نسبت به اهميت اين منابع عدم برنامه ريزي اصولي و گسترش شهرها منابع طبيعي را درمعرض خطر جدي نابودي قرار دادها ست دراين رابطه دولت ها به دنبال جلب مشاركت آحاد مردم و خصوصا زنان مي باشند چرا كه آنها نيمي از جمعيت استفاده كننده از اين منابع اند زنان با توجه به ساختارشخصيتي و عاطفي خود و همچنين بواسطه جايگاه رفيعي كه درخانواده دارند ميت وانند نقش كليدي را درارايه آموزش هاي زيست محيطي درخانواده ايفا كنند نقش دهي به زنان و سازمان هاي غيردولتي آنان درنگاهداري از محيط زيست و دستيابي به توسعه پايدار اهميتي بسزا دارد درواقع حفظ محيط زيست بدون مشاركت مردم به ويژه مشاركت زنان امكان پذير نيست لذا دراين مطالعه تلاش شده است ضمن ارايه كوتاهي از مفهوم توسعه پايدار و اهميت حفاظت از محيط زيست به نقش مهم زنان درايجاد توسعه پايدار و همچنين به بررسي چندجنبش تشكل يافته زنان درحفاظت ازم نابع طبيعي و درپايان به اهميت مشاركت زنان درتوسعه پايدار پرداخته شود.محيط زيست و تخريب آن و اثرات ناشى از آن مسئلهاى جهانى است. در حين اجراى برنامههاى توسعه بايد به اين مهم توجه داشته باشيم كه همزمان با ادغام پديدههاى توسعه و حفظ محيط زيست، امكان بهرهمندى نسلهاى آينده از زندگى شايسته شئون انسانى آنها فراهم باشد. اين مسئله و اجراى آن كه در دستور كار 21(1) مطرح شده، در درجه اوّل بر عهده دولتها گذاشته شده اما در بخشهاى مختلفِ اين دستور كار، حفظ محيط زيست به عنوان يكى از مهمترين اركان توسعه پايدار، با تأكيد بر مشاركت راستين و آگاهانه مردم ممكن دانسته شده است؛ مردم يعنى زنان، مردان، كودكان و جوانان. ايجاد بستر عينى براى مشاركت مردم از مهمترين رسالتهاى دولت محسوب مىشود.متأسفانه در بسيارى از جوامع اهميت كار زنان و نقشهاى مختلف آنها به ويژه در حفظ محيط زيست هنوز مورد توجه و تأييد قرار نگرفته است. اگر به انسان به عنوان محور توسعه پايدار نگاه كنيم و همه افراد جامعه را به يك نسبت داراى ظرفيت توسعهپذيرى بدانيم، زنان به عنوان نيمى از نيروى انسانىِ جامعه مىتوانند نقشى مؤثر در حفاظت از محيط زيست و منابع طبيعى و حصول توسعه پايدار ايفا نمايند.
با در نظر داشتن اهميت مسائل زيستمحيطى و توجه به اينكه بسيارى از بيمارىها منشأ زيستمحيطى دارند، مىتوان مهمترين مشكلات زيستمحيطى را به ترتيب: آلودگى هوا، آلودگى آب، آلودگى خاك، نابودى جنگلها و مراتع، مصرف بىرويه و توليد مواد زايد و زباله دانست.