امروزه، آسيب پذيري شهرها و به خصوص بافت هاي قديمي و فرسوده در برابر زلزله، به عنوان مسئله اي جها نی پیش روي متخصصان رشته هاي گوناگون قرار گرفته است. اين وضع در كشورهاي داراي ساختار طبيعي مخاطر ه آميز، از جمله ايران،طي دهه هاي اخير به صورتي حادتر نمود يافته است. استقرار شهر تهران در پهنه كنوني كه زلزله خيزي، از جمله مخاطرات
طبيعي آن است، اين شهر را در برابر مخاطرات ناشي از زلزله احتمالي و پيامدهاي گوناگون آن قرار داده است . اهميت و اولويت اين مسئله زماني آشكارتر مي شود كه به مقر و موقعيت جغرافيايي، اهميت سياسي و كاركردهاي گوناگون اين شهر و نيز جايگاه بين المللي آن توجه شود، چرا كه تهران هم به عنوان پايتخت كشور و هم به عنوان بزر گ ترين كلان شهر ايران، داراي عملكردهاي وسيع اقتصادي، ارتباطي، سياسي، خدماتي، فرهنگي و جز اينها در مقياس منطقه اي و ملي و حتي بين المللي است (ن.ک. حبیب، 1372)
تهران شهری زلزله خیز است و این در حالی است که شهر تهران امکانات لازم را برای جلوگیری از خسارت احتمالی ناشی از زلزله را ندارد. بافت فرسوده شهری، نبوده تجهیزات دوعاملی هستند که باید در تهران به سرعت ترمیم شوند زیرا این دوعامل محور اصلی خدمات رسانی در زمان زلزله به شمار می آیند.
فرسودگي در پهنه وسيعي از سطح تهران امروزه يكي از معضلات جدي پايتخت تلقي مي گردد. جديت آن از اين روست كه وقوع زلزله در تهران گريز ناپذير بوده و نقطه اصلي آن هم در بافت هاي فرسوده شهري خواهد بود. ضمن آنكه فرسودگي در عين حال تبعات گسترده اي در حوزه هاي اجتماعي، فرهنگي ، و … بر زندگي شهروندان دارد كه مي بايد براي رفع آن چاره انديشي گردد. از سوي ديگر مجموعه اقدامات انجام شده در اين راستا قابل نقد و متاسفانه نقطه اتكاي مثبتي فراروي مسولين براي انجام اقدامات جدي در اين زمينه قرار نمي دهد.