

در حالی که جهان با شناخت توصیف¬ناپذیری به سوی صنعتی شدن و تحولات عمیق در فن¬آوری در حال حرکت است کماکان موضوع بیماریهای روانی و مشکلات روانی و اجتماعی موضوعی اساسی با درون¬نمایی نه چندان خشنودکننده به حساب می¬آید. براساس بررسی¬های انجام شده اختلالات رفتاری و هیجانی در جوامع بسیار رایج است و یکی از شایع¬ترین این اختلالات ضعف اعتماد به نفس است سؤالی که در اینجا مطرح می¬شود این است که آیا بین عزت¬نفس و پیشرفت تحصیلی رابطه معنی-داری وجود دارد؟ مازلو (1985 ) و فرانک از جمله روانشناسانی هستند که در این زمینه مباحثی را ارائه کرده¬اند به اعتقاد آنها بین پیشرفت تحصیلی و نگرش مثبت نسبت به خویشتن رابطه مستقیم و مثبتی دیده می¬شود لفکورت (1982) فردریک (1988) یبدل (1980) بر اثر عملکرد تحصیلی بر عزت¬نفس تأکید کرده¬اند. از سوی دیگر ماسن (1368)کرات (1979) بر اثر عزت¬نفس بر عملکرد تحصیلی تأکید کرده¬اند با وجود این در تحقیقی که کیحایی (1374) بر روی 60 دانشجوی سال دوم تربیت معلم دخترانه استان سیستان و بلوچستان صورت گرفته نشان داد که بین عزت¬نفس و معدل رابطه¬ای دیده نمی¬شود.همچنین در تحقیقی که توسط پیشرو ولتمه¬سرایی (1381) بر روی 80 نفر از دانش¬آموزان راهنمایی صورت گرفت نشان داده که بین خویشتن¬ پنداری و پیشرفت تحصیلی رابطه¬ای معنی¬داری وجود ندارد.
شکست و ناتوانی انسان فقط یک دلیل دارد که آن هم ایمان نداشتن به واقعیت خود است (ویلیام جیمز).داشتن عزت¬نفس سالم یک نیاز انسان است و چیزی است که ما پیوسته برای رسیدن به آن تلاش می¬کنیم. با این حال ، بعضی مردم هرگز به خودانگاره که بتوانند با آن احساس راحتی کنند ، نمی¬رسند و تا ابد زندگیشان ، بر اثر شکهایی که نسبت به خود دارند دستخوش ناراحتی و عذاب می-شود (شیهان 1378).
بهترین سرمایه¬گذاری در زندگی ارتقاء عزت¬نفس است عزت¬نفس ضعیف موجب می¬شود که ما خود واقعیتمان را با شرمندگی پنهان کنیم ما جلوه¬های تدافعی از خود می¬دهیم و مانع از شکوفایی تواناییهایمان می¬شویم و از خود گریزان می¬شویم. موربیل جیمز و لویس ساوری (1371) در مورد گریز از خویشتن می¬نویسند «گریز از خویشتن سبب می¬شود که شناخت در سطح عاطفی و احساسی حاصل نشود و انسان در درون عصبیتها غوطه¬ور گردد و به طور دایم از خویشتن خویش گریزان باشد و اگر شخصی هم تلاش کند که به وسیله اندیشه و احساس خود او را به خویشتن خویش بازگرداند از او نیز بگریزد.ما کسانی را می¬بینیم که هرگز حاضر نمی¬شوند مسائل خود را چه با خویشتن واقعی خود و چه با دیگرانی که با نوعی برای آنان راهگشا هستند در میان بگذارند و در رابطه با مسائل به صورت دوری باطل درمی¬آیند مسائل به صورت دایره¬ای می¬شوند که انسان در درون آن به دور مرکز به چرخیدن ادامه می¬دهد.تحقیق حاضر می¬کوشد تا ارزش و اهمیت عزت¬نفس را که یکی از سنگ بناهای ترقی و پیشرفت است برای مربیان و استادان و همه آنهایی که به نوعی با دانش¬آموزان و دانشجویان سر و کار دارند بازگو کند و یادآوری می¬شود که عزت¬نفس مانند آب و نان نیست که نبود آن صریحاً خود را آشکار کند بلکه فقدان عزت¬نفس بتدریج و آرام آرام انسان را نابود می¬کند و به ضعف و نیستی می-کشاند و مایۀ پیشرفت فرد چه در زندگی و چه در تحصیل می¬شود. لابد همه دست¬اندرکاران آموزش البته با همکاری والدین تمام همت خود را معروف بر این بدارند تا اسباب تقویت عزت¬نفس را در دانش¬آموختگان فراهم کنند چرا که داشتن اعتماد به نفس راه خوشبختی است.