













اين بيماري مختص اعصاب مركزي بوده ( مغز و نخاع ) و ايجاد لكه هاي سفيد يا پلاكهاي متعددي در مغز مي كند.پلاكها گوياي سفت شدگي غلافهاي سلولهاي (ميلين ها) عصبي مغز مي باشند, كه اين سفت يا سخت شدگي جلوگيري از انتشار جريان الكترو شيميايي رشته هاي عصبي و اختلال در حركات مي شود.در نتيجه فرماني كه از مغز صادر مي شود براحتي به اعضاء و ماهيچه ها نمي رسد و كار براحتي انجام نمي شود. مغز فرمانده, كل بدن بوده و در جايگاه رفيعي قرار دارد. شخص بايد دقيقا اين اندام مهم و حياتي را بشناسد و حداكثر مراقبت را از اين اندام مهم بنمايد.زيرا هر عضوي از بدن كار خاصي را انجام مي دهد و تغذيه خاصي را نيز دارد.مساله مهم و حياتي اين كه كليه اندامهاي انسان تحت نظارت و كنترل اين عضو مهم يعني مغز مي باشد و كوچكترين عصبيت ها و نگراني هاي بي مورد در اين عضو اثر مخربي داشته و كار كرد اين اندام را مختل خواهد كرد. امروزه بر همگان روشن و مسجل است كه پيشگيري مهمتر از درمان بوده و هزينه اي در بر ندارد و اما عدم رعايت مسائل گفته شده انواع بيماريهاي جسمي خصوصا بيماري هاي اعصاب و روان را ايجاد خواهد نمود از جمله بيماري قرن حاضر يعني بيماري ( MS ) كه از نظر علم پزشكي روز (مدرن) ناشناختـــــــه باقي مانده و تاكنون درماني بر آن نيافته اند. در واقع اين نوع بيماري علائم و خصوصيات خاص خود را دارد از جمله: بيمار مبتلا به اين مرض نمي تواند براحتي حركت كند. اين بيماري مثل ساير بيماري ها داراي علائم باليني خاصي مي باشد كه شخص مبتلا به اين بيماري چنين علائمي را در خود مي بيند و آن را حس مي كند.
دوبيني, مورمور شدن انگشتان دست يا پا, بي حس شدن و كرخ شدن بعضي انگشت هاي دست يا پا, حالت برق گرفتگي لحظه اي در بدن, يخ زدگي قسمتي از بدن، داغ شدن قسمتي از بدن, عدم هماهنگي اعضاء خصوصا پاها هنگام راه رفتن, عصبي شدن بي مورد, خواب زياد, لخت شدن بدن, تنبلي و بي حسي, خستگي زودرس, ضعف عمومي بدن, اسپاسم ماهيچه اي, عدم هماهنگي بين كلمات در سخن گفتن, سنگيني سر و بدن, دفع بيش از حد ادرار نسبت به ديگران, دير هضم شدن غذا, حساس و زود رنج شدن, يبوست مزاج, ديدن كابوس در بعضي افراد, علاقه به خوردن غذاهاي سردي بخش (اسيدي) مانند لبنيات مخصوصا ماست و بستني, در صورت پيشرفت بيماري عدم كنترل ادرار, يا از دست دادن كامل بينايي, عدم تحمل هواي گرم و آب گرم, عدم تحمل آب سرد و هواي سرد كم شدن ميل جنسي, در صورت داشتن همبستري ضعف شديد خصوصا در آقايان, زود انزالي در آقايان, افسردگي و خودخوري, انزوا طلبي و گوشه گيري, نداشن تعادل, داشتن لرزش هنگام حركت, ياري نكردن ماهيچه هاي پا هنگام راه رفتن, سرما سرما شدن استخوانهاي بدن خصوصا پاها.
بيماران ( MS ) را مي توان به دو گروه عمده تقسيم كرد:
۱ـ بيماراني كه ابتدا از طريق بينايي مورد حمله قرار مي گيرند.
۲ـ بيماراني كه ابتدا از طريق پا مورد حمله قرار مي گيرند.
اين نوع بيماران اگر سريع تشخيص داده شوند, بسرعت به درمان جواب مي دهند, و در مدت زمان كوتاهي بهبودي كامل به لطف خداوند متعال حاصل مي شود.اين گروه بيماران بايد از خوردن بستني و مواد غذايي يخ زده و سرد مطلقاً پرهيز نمايند
اين نوع بيماران نيز اگر سريع تشخيص داده شوند به درمان جواب خوبي را مي دهند و اگر در درمان كوتاهي شود, اين گروه در معرض حملات متعددي قرار مي گيرند و هر چقدر كه اين حملات ادامه يابد, درمان نيز به همان نسبت دشوارتر مي شود.بيماران بايد بيشتر رعايت كنند تا سريعتر درمان شوند. ضمنا اگر بيمار علت بيماري خود را بداند مي تواند به راحتي با اين بيماري كنار آمده و آن را درمان كند و سلامتي خود را هر چه سريعتر بدست آورد.
عموما دو گروه از اشخاص دچار اين بيماري ( MS ) مي شوند:
اين نوع افراد عموما اشخاصي هستند فوق العاده حساس, زودرنج و عصبي و با كمترين ناملايمات از حالت عادي خارج شده و تعادل خود را از دست مي دهند و ساعت ها فكر خود را مشغول كرده و به خود و ديگران پيله مي كنند.
افرادي هستند كه از نظر ژنتيك داراي طبع سردي بوده و مدام از غذاهاي سردي بخش (غذاهائي با pH اسيدي) به حد وفور استفاده مي كنند و علاقه زيادي به خوردن ترشي, سركه, تمبر هندي, ماست, قره قورت و امثالهم دارند.
سن شروع معمولا 10 تا 59 سالگی است (70% بیماران 40-20 ساله هستند). زنان دو برابر مردان مبتلا میشوند. شیوع این بیماری با فاصله گرفتن از خط استوا افزایش می یابد و در نژادهای مختلف متفاوت است.
علت بیماری ناشناخته است. شواهد موجود مکانیسم خود ایمنی را مطرح می کند که طی آن سیستم ایمنی بر علیه میلین فعال می شود و آن را از بین می برد. عواملی مانند استعداد ژنتیکی، منطقه جغرافیایی، عفونتهای ویروسی و فشارهای روحی را در پیدایش آن موثر می دانند.
اکثر موارد بیماری به صورت اسپورادیک (تک گیر) می باشد. شواهدی دال بر تأثیر استعداد ژنتیکی و ارثی وجود دارد. میزان بروز همزمان در دو قلوهای تک تخمکی (همسان) 30%-25% است. احتمال ابتلا بستگان درجه اول بیماران 15-5 بار بیش از سایرین است. خطر ابتلا در خواهران و برادران فرد مبتلا 5%-2% است در حالی که خطر ابتلا در والدین یا فرزندان فرد مبتلا کمی پایین تر است.
برای پیدا کردن ما فقط کافیست «سایت تحقیق» را در گوگل سرچ کنید