ريشه فساد از فعل لاتين «Rumpere» به معناي شكستن است. بنابراين، در فساد چيزي ميشكند يا نقض ميشود. 8 فساد در فرهنگ وبستر (Webster) به عنوان پاداشي نامشروع كه براي وادار كردن فرد به تخلف از وظيفه تخصيص داده شده آمده است. گونار ميردال فساد را در معناي وسيعتري مورد مطالعهقرار ميدهد. به نظر وي، فساد به تمام شكلهاي گوناگون انحراف يا اعمال قدرت شخصي و استفاده نامشروع از مقام و موقعيت شغلي قابل اطلاق است. در گذشته فساد اداري را ناشي از حرص سيريناپذير انسان ميدانستند. براي مثال، فيلسوفان اسكولاستيك سدههاي ميانه درباره فساد اداري اينگونه ميانديشيدند. فيلسوفان دوره روشنگري ـ جنبش فلسفي قرن هجدهم كه ويژگي بارز آن عقلگرايي بود و نظريهپردازان دولت دموكراتيك در قرن نوزدهم تعريف دقيقتري از فساد اداري ارائه كردند: «سوءاستفاده مقام اداري از وجوه عمومي به منظور افزايش درآمدش به طور غيرقانوني.»
محققان فساد را به انواع گوناگوني تقسيمبندي كردهاند؛ از جمله:
الف. فساد خرد: به اخذ رشوههاي اندك از جانب كاركنان دولت براي رفع مشكلات اشاره دارد. همچنين زماني كه در موارد استثنايي از جانب كارمندي درخواست رشوه ميشود، اما اين كار به شكل سازمانيافته انجام نميشود، «فساد فردي» صورت گرفته است.
ب. فساد سازمانيافته: زماني كه بقاي نظامها به وجود فساد بستگي پيدا ميكند و در اين حالت، سازمانها، مقرّرات و هنجارهاي رفتاري با فساد تطبيق پيدا ميكند.
ج. فساد بزرگ: هنگامي كه مسئولان سطح بالاي دولتي و سياستمداران در قراردادها و طرحهاي بزرگ كه جنبه ملّي دارند اعمال نظر ميكنند و سودهاي كلان به دست ميآورند.
1. فساد اداري سياه: كاري كه از نظر دولت و مردم منفور است؛ مانند دريافت رشوه.
2. فساد اداري خاكستري: كاري كه از نظر دولت منفور است، اما جامعه ممكن است نسبت به آن بيتفاوت باشد؛ مانند كوتاهي كارمند در اجراي قوانيني كه در بين مردم از محبوبيت چنداني برخوردار نيست.
3. فساد اداري سفيد: كاري كه ظاهرا مخالف قانون است، اما اجراي آن از نظر دولت و مردم زياد با اهميت نيست؛ مانند كمك يك كارمند به يك ارباب رجوع كه توانايي جسمي كافي براي ماندن در صف براي گرفتن كالا را ندارد.
فساد اداري، پديدهاي است كه در دنياي امروز به ويژه در كشورهاي در حال توسعه، به عنوان يكي از مهمترين عوامل در سر راه پيشرفت جامعه، مطرح شده است و اين پديده توانسته صدمات جبرانناپذيري را بر روي سرعت حركت چرخ توسعه جامعه ايجاد كند. تأثير عوامل گوناگون در شكلگيري فساد، به آن ماهيت پيچيدهاي داده است كه در نتيجه آن، بسياري از برنامههاي طراحي شده دولتها براي مبارزه با فساد به شكست انجاميده است. بنابراين، از گذشته تا امروز با وجود برنامههاي اصلاحات اداري و قوانيني كه براي مبارزه با فساد اداري يا تعديل آن وضع شده است. مسئله فساد اداري حل نگرديده و ريشه آن كنده نشده است. سؤالي كه در اينجا مطرح ميشود اين است كه چرا چنين است؟ بيگمان، علت آن كمبود قوانين نيست؛ زيرا ميدانيم كه بخصوص در زمينه امور مالي براي جلوگيري از حيف و ميل درآمدها و منابع مالي دولت، قوانين و مقرّرات و روشهاي نظارت و كنترل چندان مفصل است كه اغلب دست و پا گير بوده و باعث كندي اجراي برنامهها و هدفهاي سازمانها ميشود. اما با وجود اين، فساد اداري و سوء استفاده از منابع مالي عمومي همچنان يكي از مسائل مهم سازمانهاي اداري ماست. بنابراين، بايد علت اصلي استمرار فساد اداري را در عوامل ديگري جستوجو كرد. عوامل فرهنگي ـ اجتماعي، اقتصادي، سياسي و اداري از جمله عوامل مهم اين پديده به شمار ميروند.اگرچه جامعه ايران، جامعهاي توأم با گرايشهاي مذهبي و ملي است كه همه آنها فساد را پديدهاي زشت دانسته و همواره بر مبارزه با آن تأكيد كردهاند، با اين حال، شاهد اين هستيم كه شيوع فساد در جامعه مسير بسياري از پيشرفتهاي اجتماعي و ملي را بسته و هزينههاي هنگفتي را بر دوش كشور و در نهايت مردم گذاشته است. يكي از مهمترين اين هزينهها در سطح كلان، افزايش فاصله طبقاتي ميان طبقات اجتماعي غني و فقير است كه پيامد آن احساس عدم وجود عدالت اجتماعي در نگرشها و اذهان توده مردم است. بر اين اساس است كه اعتقاد به نظام اجتماعي (به قول دوركهايم: وجدان جمعي) كاهش مييابد و به عبارت ديگر، كنترل رواني افراد بر روي رفتار خود ـ كه نقش مهمي در آلوده شدن كاركنان به فساد اداري دارد ـ كم ميشود.
بحث فساد مالی و فساد اداری یکی از رایج ترین انوع کجروی است که متاسفانه کشور ما نیز به صورت گسترده از آن رنج می برد. سازمان شفافیت بین المللی در جدید ترین گزارش خود که روز گذشته (17 نوامبر2009 ) منتشر کرده، جایگاه ایران را از میان 180 کشور جهان در رده 168 قرار داده است .ایران کشوری است که فساد در آن ریشه تاریخی داردایران در مقایسه با کشورهای دیگر و از دیدگاه بینالمللی در رتبههای بالای فساد قرار دارد.بر اساس بررسیهای موجود،ایران جزو فسادپذیرترین کشورهای دنیاست،مانند اوایل انقلاب که بسیاری از مسئولان معتقد بودند فساد از روابط آزاد اقتصادی و گسترش سرمایهداری و بازار نشأت میگیرد ممکن است هنوز هم افرادی حتی در ردههای بالای مدیریتی قرار داشته باشند که معتقد باشند فساد فقط در جوامع غربی یا سرمایهداری وجود دارد و در ایران فقط لایههایی از فساد وجود دارد که میتوان با برخورد قهری یا حذف افراد ناصالح و فاسد آن را ریشه کن کرد.اما وضعیت نگرانکنندهتر از دستگیری و بازداشت تنی چند از افراد فاسد است.فساد در ایران بیش از آن که جنبه ظاهری و سطحی داشته باشد،باطنی،عمیق و سیستماتیک است.نبود پاسخگویی و شفافیت و عدم اتخاذ راهبردی جامع از عوامل اصلی عدم کنترل فساد در کشور است و برنامهریزی جدی مبارزه با فساد در کشور،نیازمند عزم جدی در اصلاح و تعبیه برخی مکانیسمهای کارامد کنترلی، نظارتی و افزایش پاسخگویی و شفافیت است.وخامت اوضاع فساد در ایران،سازمانها و ارگانهای مختلف مسئول را بر ضرورت انجام اقدامات سریع برای کنترل این پدیده شوم مجارب ساخت.