

گاهی سخن غیر مستقیم به این معناست که پیام دهنده از گفتگوی رو در رو با دیگری خودداری می کند و این یا به خاطر دشمنی است که با او دارد و او را لایق برای سخن گفتن مستقیم با خود نمی بیند ـ مانند بسیاری از خطابهای قرآنی در رابطه با کافران که پیام الهی به واسطه پیامبر(ص) و در خطاب با آن حضرت به آنان ابلاغ گردیده است، برخلاف مؤمنان که به گونه مستقیم مورد خطاب واقع شده اند که در یکی از نوشتارهای پیش بدان پرداخته شد ـ و یا بدین جهت است که پیام دهنده خود را در مقامی بالاتر از مخاطب خود فرض می کند و او را حقیر می شمرد، و لذا برای حفظ موقعیت خود و پاسداری از آن از راه ایجاد و تقویت توهم این برتری در طرف مقابل، از کلام رو در رو با آن شخص پرهیز می کند، و سخن خود را با واسطه به او می رساند و غالبا این گونه عملکردها بین ریاستمداران و جاه طلبان رایج است.این گونه پیام رسانی همراه با نوعی تحقیر و توهین به مخاطب است و پیغام رساننده از این طریق، حقارت او و دشمنی خود را نسبت به او نشان می دهد.قسم دیگر خطاب غیر مستقیم، خود از روشهای تربیتی است که شخص مربی پیام خویش را نه با صراحت بلکه به صورتی آن را به فرد یا گروه مورد تربیت خود منتقل می کند که در عین حالی که آن شخص یا گروه خطاب را متوجه خود احساس می کند از تحریک احتمالی احساسات و عواطف آنها و احیانا مقاومت در پذیرش آن نیز جلوگیری کرده است. اهمیت این شیوه در تربیت وقتی نمودار می شود که به کم اثر بودن روش مستقیم بویژه در جهان امروز و نسبت به نسل جوان توجه داشته باشیم.
پیام رسانی و تربیت به شکل غیر مستقیمبه چند صورت است که بدان می پردازیم.
گاهی لازم است مربی، برای انتقال پیامتربیتی و اصلاحی خود، صاحبان یک صفت یا کار زشت را که در مجلس او حضور دارند به صورت مبهم ذکر کند و نامی از کسی به میان نیاورد مثل اینکه بگوید: «برخی از مردم دارای فلان صفت زشت اند و آنان چه بدمردمی اند ...» و سپس در تقبیح آن صفت و یا کار ناشایسته با آنها سخن بگوید. و یا اینکه در حضور آنان دارندگان صفت متضاد با آنها را تحسین و تمجید کند مثلاً بگوید: «... بعضی افراد یا گروهها دارای چنین ویژگی هستند و خوشا به حال آنان ...».
از خصوصیات این صورت این است که شنونده برکنار از تأثیرات و نفوذ شخصیتها و جمعیتهای خاص در قضاوت خود، آزادانه در باره زشتی و یا خوبی یک رفتار خاص به داوری می نشیند و نگاه خود را تنها به خود عمل معطوف می دارد و نسبت به وجود یا عدم آن در خود، به درستی می اندیشد.